فشار تا مرز فروپاشی
یکی از کهن الگوهای (Archetype) مهم در پویایی سیستم الگو «افزایش بیش از حد و فروپاشی» هست. این الگو نشان میده که چطور یک سیستم ظرفیت تحمل خودش رو رد میکنه و درنهایت دچار افت شدید میشه (نمودار برگرفته از کتاب پویاییهای کسب و کار، John Sterman )
این الگو تقریبا در سه مرحله اتفاق میافته:
در مرحله اول سیستم خیلی سریع رشد میکنه. به دلیل مشوقهای کوتاه مدت یا عدم آگاهی نسبت به محدودیتهای سیستم، تقاضا یا فشار بر منابع هر روز بیشتر میشه.
در مرحله بعدی مصرف یا بهرهبرداری از منابع اونقدر زیاد میشه که ظرفیت تحمل سیستم رو رد میکنه. فشار بر منابع در این حالت در اوج خودش هست.
مرحله آخر افول شدید سیستم هست. معمولا در جهان واقع، کنار حلقههای تقویتی رشد، حلقههای منفی و تعادلی هم کار میکنند. این حلقههای تعادلی با سیگنالهای هشداری که میفرستند سرعت رشد سیستم رو کنترل میکنند و درنهایت رشد رو محدود میکنند. اما در این کهن الگو، بازخورها و واکنشهای اصلاحی به سیگنالهای کمبود منابع با تاخیرهایی همراه هست که باعث میشه سیستم به رشدش با سرعت بالا ادامه بده، از حد تحملش عبور کنه و زمانی واکنش بده که دیگه خیلی دیر شده. در این حالت منابع که فرصت بازیابی نداشتند، تحلیل رفتند و درنهایت سیستم دچار افت شدید، بحران یا شکست میشه.
در زمینه ناترازی ایران این الگو میتونه به خوبی رفتار سیستم رو توضیح بده: رشد سریع مصرف و توسعه صنایع انرژیبر، وقتی با سرمایهگذاری ناکافی در زیرساختها همراه باشند، باعث عبور از ظرفیت عرضه و ناترازی میشند. ادامه این روند میتونه رشد اقتصادی را محدود و در نهایت منجر به رکود بشود.
این الگو فقط مختص انرژی نیست و میتونه در سایر بخشهای حکمرانی، منابع طبیعی، اقتصاد و حتی در زندگی شخصیمون هم دیده بشه. شما بگید:
این کهن الگو رو دیگه در کدوم بخشهای کشور میبینیم؟
چطور میتونیم این الگوی مخرب رو به یک رشد شاید آروم تر اما پایدار تبدیل کنیم؟!
در زندگی شخصیمون، اون منابع محدود که ما داریم با سرعت ازشون میخوریم و متوجه نیستیم چیا میتونن باشند؟