مرکز مطالعات سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی شریف

جیک‌جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟

در پست قبلی دیدیم که مصرف گاز ما به صورت کلی خیلی به ظرفیت عرضه نزدیک شده. تابستون‌ها که هوا گرمه، گاز اونقدری هست که همه‌چیز آروم به‌نظر بیاد. اما مصرف در کل سال یکنواخت نیست، این مدیریت اوضاع رو کمی پیچیده میکنه. وابستگی شدید سبد انرژی نهایی به گاز باعث شده که مصرف ماه‌های سرد سال، تقریباً هفت برابر تابستان باشد (موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی، ۱۴۰۱). این یعنی در اوج زمستان، فشار زیادی روی شبکه وارد میشه؛ در‌حالی‌که تولید گاز چنین انعطافی نداره و تامین پایدار با اختلال مواجه میشه.
توی دنیا برای این معضل چیکار می‌کنن؟ ذخیره سازی گاز یک راه حل پذیرفته شده هست که برای جبران مصرف بالا در زمستان کار‌آمده. گزینه‌های مختلفی برای این‌کار وجود داره، که کم ریسک‌ترینش ذخیره‌سازی زیر‌زمینی گاز هست. ایران حدود ۴۰ ساختار زمین‌شناسی داره که اگه فعال بشن، می‌تونن کسری ۲۰۰ میلیون متر مکعبی زمستون رو پر کنن. اما فعلا ظرفیت ذخیره‌سازی ما فقط ۱.۷ درصد از مصرف سالانه‌مون هست. برای این‌که بهتر متوجه وخامت اوضاع بشید خوبه یک مقایسه‌ای با بقیه جاهای دنیا بکنیم. ظرفیت ذخیره‌سازی برای اروپا سالانه ۲۲ درصد از مصرفشه، برای روسیه ۱۹ درصد و آمریکا ۱۶ درصد. این فاصله فاحش بی‌دلیل نیست. نبود تأمین مالی پایدار و نظام قراردادی نامناسب برای جذب سرمایه‌گذاری بخش خصوصی، دو عامل مهمی هستند که ظرفیت ذخیره‌سازی ما را این‌قدر پایین نگه داشتن.
اگر ظرفیت ذخیره‌سازی گاز چند برابر بود، آیا بحران زمستان حل می‌شد؟
سرمایه‌گذاری در ذخیره‌سازی رو باید اولویت بدیم یا بهینه‌سازی مصرف رو؟
آیا بدون اصلاح ساختار انرژی کشور، این ظرفیت‌ها به تنهایی میتونن راه حل ناترازی باشن؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *