مرکز مطالعات سیستم‌های اقتصادی و اجتماعی شریف

چرا کشوری با منابع عظیم انرژی هر تابستان درگیر خاموشی است؟

چرا کشوری با منابع عظیم انرژی هر تابستان درگیر خاموشیه؟ و هر زمستان مبحث کمبود گاز مطرح میشه؟ چرا چند ساله این وضع ادامه داره؟ ناترازی در ایران دیگه یک بحران مقطعی نیست؛ بلکه تبدیل شده به یک معضل ساختاری و مزمن، چطور میشه رفعش کرد؟ ما هم دقیقا با همین سوال ها شروع کردیم.
چند وقتیه با یک تیم کوچک تو مرکز مطالعات سیستم های اقتصادی و اجتماعی شریف داریم روی ناترازی انرژی در ایران کار میکنیم. هدف ما فقط توصیف وضعیت یا نمایش اعداد و نمودار نیست. بلکه دنبال فهم ریشه هاشیم؛ تلاش میکنیم تا از دل داده ها، سیاست ها و ساختارها، مدلی برای فهم، تحلیل و طراحی مسیرهایی برای اصلاح، ارائه بدیم.
برای شروع و درک اولیه نسبت به موضوعی که قرار بود روش کار کنیم، رفتیم سراغ داده ها.
شاخص ها، آمار و روندها؛ ببینیم اصلا وضعیت انرژی و حامل های مختلف در ایران چطوره؟ شاخص های ما نسبت به کشور های دیگه چه تغییری کرده؟ آیا داده ها اطلاعاتی درباره ریشه های مساله بهمون میدن؟
توی چند پست به صورت اجمالی بخشی از این مسیر رو با هم طی میکنیم.
در ابتدا با یکی از مهمترین شاخص ها شروع میکنیم: شدت انرژی(منبع: آمار و نمودارهای ایران و جهان:۱۴۰۰)
در این نمودار شاخص شدت انرژی کشورهای مختلف از سال 1997 تا 2019 مقایسه شدن. تقریبا همه کشورها در مسیر کاهش شدت انرژی حرکت کردن. بدین معنی که توانستن تولید ناخالص داخلی خودشون رو با مصرف کمتر انرژی حفظ کنن یا حتی افزایش بدن. این یعنی حرکت به سمت بهره وری بیشتر، ساختارهای بهینه تر و کاهش اتکا به مصرف انرژی خام. اما ایران مسیر متفاوتی رفته، شاخص شدت انرژی ایران افزایشی بوده. حتی شکاف بین ایران و جهان از اواخر دهه 80 بیشتر هم شده.
شدت انرژی، خودش از دو مولفه مصرف نهایی انرژی و تولید ناخالص داخلی تشکیل شده.  روند این دو مولفه را برای ایران و جهان مقایسه می‌کنیم (منبع: آمار و نمودارهای ایران و جهان، ۱۴۰۰).
از اواخر دهه 90 میلادی، سرانه مصرف انرژی نهایی در جهان تقریبا ثابت بوده و یا رشد ملایمی داشته. از طرف دیگه، سرانه تولید ناخالص داخلی در این سال‌ها همواره رشد داشته. اقتصاد دنیا با رشد بهره‌وری انرژی همراه بوده؛ بیشتر تولید کرده، بدون اینکه بیشتر انرژی مصرف کنه. اما داستان در ایران متفاوت بوده؛ هرجا تولید ناخالص داخلی بالا رفته، مصرف هم بالا رفته و برعکس. روند تغییرات این دو شاخص تقریبا هم‌جهت بوده. برای تولید بیشتر، انرژی بیشتری مصرف کردیم. حتی در بعضی از سال‌ها، رشد مصرف از رشد تولید بالاتر هم بوده.
این یعنی ساختار اقتصادی ما هنوز انرژی محور هست و بهره‌وری پایینی داره.

  • چرا روند شدت انرژی ایران از جهان جدا شده؟
  • چرا ساختار اقتصاد ما راه هرگونه بهره وری را بسته؟
  • چه سیاست هایی باعث شده تا ایران این مسیر را طی کنه؟
  • چرا اقتصاد ما نتونسته مثل بقیه جاهای دنیا رشد کنه، بدون اینکه مصرفش سر به فلک بزنه؟!
  • آیا یارانه‌های انرژی که با هدف افزایش رفاه و کمک به تولید توزیع شدند، نه تنها انگیزه بهره‌وری رو از بین بردند، بلکه به مرور حتی به رفاه مصرف کننده هم آسیب زدند؟
  • برای تغییر این روند چه باید بکنیم؟
  • خوانش شما از این نمودار‌ها چگونه است؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *